خب شکایت درک از کندریک به‌خاطر آهنگ Not Like Us به جایی نرسید و قاضی اتهام defamation را رد کرد. شناورم چپ و راست داره چیزای خنده‌داری که ملت از درک می‌گن را برام میفرسته. واقعا دنیاییه برای خودش این هیپ‌هاپ

شناور یه فیلم از خودش فرستاده، بچه گربه ریز طوسی با صورت سفید رو گذاشته رو سینه‌ لختش و گربه می‌خواد بره، اینم خیلی جدی بهش می‌گه Yo, stay your cute ass right here, I ain’t playin’ گربه بچه هم محل سگ نمیده و میره و شناور ادامه میده Aye Aye

دلم می‌خواد دوباره بنویسم. همون چرندیاتی که هرروز اینجا می‌نوشتم. اما نمی‌تونم. خفه‌خون گرفتم. روزها میان و میرن و می‌بینم جز برای ضروریات کاری و روزمره، هیچ‌ صدایی ازم درنیومده، هیچ فکری را بلند اعلام نکردم نه گفتاری نه نوشتاری.

دیروز در راه برگشت از ماموریت صبح زود راه افتادم و رفتم هایک بین تپه‌های پر از درختایی که یکی ‌درمیون هزاران رنگ به خودشون گرفته بودن. هوا هم آفتابی و خنک. بعد‌ سوار تلکابین رفتم اون بالای بالا و نشستم به تماشای اطلس زیبا بین‌ قرمزا و نارنجیا. ناهارم کافه محلی ساندویچ تخم‌مرغ و لابستر خوردم، دسرم بروانی.

“I place one word slowly in front of the other, like learning to walk again after an illness. But the blank page with its hospital corners tempts me. I want to lie down in its whiteness and let myself drift all the way back to silence.”

بچه‌ها جون ممنونم از پیاماتون و اینکه به فکرم بودین، اصلا انتظار اینهمه محبت نداشتم 💕 بد نیستم، یکم زمان نیاز دارم. بهتر بشم میام دوباره سرتونو می‌خورم :)))

ببخشید وحید جان که گفتیم اسراییل گه خورد ادعا کرد که فقط مراکز نظامیو زده. ببخشید درباره تجریش حرف زدیم. ببخشید مردم نزدیک دو هفته در به در بودن از این شهر به اون شهر و لب اتوبان می‌خوابیدن که بمب نریزه رو سرشون. خامنه‌ای و نتانیاهو و سمپات‌های هر دو طرف فدای یه تار موی همون مردم بی‌گناه تو گیومه‌ت.

به‌نظرم سخنرانی پزشکیان روی هم‌رفته خوب بود.

دیروز آلوگوشت پاکستانی پختیم از رو دستور کازین آتیه که یه کتاب در مورد آشپزی پاکستانی نوشته و نگم از مزه‌ش🤤

ایگل عزیزم در استندآپش گفته: I think white women and black women are both women in the same sense that Palestine and Israel are both countries

نمی‌دونم دنبال اپارتمان ارزون‌تر بگردم و برم یه جای دیگه آیا از نظر مالی به‌صرفه‌س برام یا نه؟ یعنی نمی‌دونم به هزینه‌های جابه‌جایی می‌ارزه؟

پسره به کریم میگفت بچه پولدارا با پولداریشون راحت باشن. توروخدا الکی ادای نگرانی مالی درنیارید که وای باز آخر ماه شد باید اجاره مورگج فلان، ما می‌دونیم شما تراست فاند دارید و نوش جونتون، فقط پلیییز

Rich people always win

خیلی نابه‌حق پارن ایران را تحریم میکنن. از اولم تحریما حق ایران نبود. پفیوزای بی‌شرف

کاش یه‌جایی زندگی می‌کردم که این امکان را میداد که اگه از کارت راضی نیستی ولش کنی و حقوق بیکاری برای چندوقت بگیری تا یه کار دیگه پیدا کنی :(

واقعا باورم نمیشه یکی با جمع کردن زنان در کالیفرنیا که دور سفره رو زمین بشینن و ترشی درست کنن داره اینجوری فالوئر جمع می‌کنه و پول در میاره. یه زن زندگی آزادی‌م گذاشته سر در اکانتش. بابا خجالت بکشید

رفته بودم یه فیلمی در مورد مدارس و دانش‌آموزان سیاه نواسکوشیا. اخرش با کارگردان که خودش سیاه نواسکوشیاسی بود حرف زدن. گفت خیلیا اینکه سیاها انقدر وابسته به کلیساهان را نقد می‌کنن که کلنایزارا از مذهب استفاده کردن تا مارو استعمار کنن. اما من فکر می‌کنم ما سیاها برای خودمون کلیسا را از اونها پس گرفتیم/

یه ست انگشتر خریدم که خیلی دوسشون دارم اما به دستم گشادن. همون سایز همیشگی را هم خریدم. یعنی ‌وسط این همه چاقی انگشتام تصمیم گرفتن لاغر شدن؟

اداره مهاجرت از بابام کپی کارا اتمام خدمت خواسته. بابام که اون مدرک را نداره. چندروزه هر جا میره می‌فرستنش اینور اونور و در نهایت بهش گفتن ما دسترسی به فایلای سربازی قبل انقلاب نداریم! مگه میشه؟! موندیم چی کار کنیم تا آخر سپتامبرم بیشتر وقت نداده اداره مهاجرت.

نون خمیر ترش تست کردم، روش پینر خامه‌ای کشیدم و 🥑 ‌له‌شده رو مالیدم رو پنیرا. بعد 🍅‌ها و 🫜‌های خرد شده‌رو نمک فلفل زدم چیدم روش و در نهایت یه ورق سالمون دودی شده با شوید تازه که ادایی شه و تادا.

عجب! چه وضعیته

تا خود صب از درد پریود به خود پیچیدم😑

پا تو کفش شراب جون کردم و جاتون خالی بدترین کوکوسبزی آتلانتیک را درست کردم

دوستان بعد از تعریف شنیدن از ابرو و گردی شونه توسط دیت که برام عجیب بود، به تازگی یکی از شفافیت سفیدی چشمم تعریف کرد.

دوستم که‌ چاقه و دیابت داره چندوقت اوزمپیک داره استفاده می‌کنه. سینت‌جانز که بودم بهم گفت حالم خوب نیست، همه‌ش nauseousم و دیگه از هیچ غذا خوردنی لذت نمی‌برم. گفتم با دکترت حرف زدی؟‌ گفت می‌ترسم قطع کنه. گفت اطرافیانم می‌گن بلاخره می‌خوای لاغر شی باید یه بهایی بدی همینجوری نمیشه که. دیابتم که‌ داری تحمل کن.

چه قشنگ حرفاشو هانا انبیندر در امی تموم کرد: Go birds Fuck ICE And Free Palestine

خیلی عزیزام در این ایران تحت فشار مالی‌ن و دست منم خیلی باز نیست برای کمک و خیلی دلم می‌سوزه.

خیلی با کلیپ سوگند گریه کردم. خیانتی که اپوزوسیون خارج‌نشین سر ‌ جنبش زن زندگی آزادی به ایران و ایرانی کرد نابخشودنیه. خیلی دلم می‌سوزه واسه همه‌مون.

فکر کنم دارم مریض میشم، از صبح حالت تهوع و سرگیجه دارم. فردام باید برم ماموریت 🫠

دوشنبه امروز نمی‌دونم چرا حال اولین روز مدرسه درست فردای سیزده‌بدر را داره. خدایا بسه😭

دلم خیلی یهو تنگ شد برای قزوین. برای راه رفتن تو اون کوچه‌ها و خیابونای آشنا که دیگه نمی‌دونم چقدر آشنا باشن. اصلا هم‌ معلوم نیست دوباره کی بشه برم.

نظر نامحبوبمم اینه که پسر گوگوشم دیگه بس کنه. آدم تا یه زمانی می‌تونه همه بدبختیاشو‌ گردن والدینش بندازه. از یه‌جایی به بعد مسئولیت خود تو به عنوان بزرگسال چی میشه پس؟ حالا بگذریم که همین پسر سلبریتی بودن خودش کلی پریولج واسش داشته. بسه بابا هی ننه‌م اینو کرد اینو نکرد.‌

صبونه اشرافی صبح شنبه؛ نون خمیر ترش تست کردم روش یه ورق باریک کره نمکی کشیدم و بعد یه لایه‌ی با سخاوت سمنو و در نهایت کمی گردوی خرد شده + قهوه داغ

“What he secretly found troubling was not the sight of a large number of books but the stability that such an acquisition assumes”

اولین‌بارم بود که در این‌ شهر که سالها در اون زندگی کردم ماشین داشتم. چقدر رابطه آدم با فضایی که در اون زندگی می‌کنه با ماشین و پیاده فرق می‌کنه. حالا برعکس هلیفکس را با پای پیاده و اتوبوس خوب نمی‌شناسم و شناختم از شهر با ماشینه. متاسفانه زندگی‌ خیلی با ماشین راحت‌تره و احساس زندونی بودن و محدودیتت کمتره.

پروازم تاخیر داره 😑

دلم برای دویماج خیلی تنگ شده، ۱۰ روزه ندیدمش :(

نرفتم رستوران ایرانی. اومدم این بیکری اروپایی و این زیبارو را گرفتم با سس کرنبری مایو🤤 دانشجو بودم میومدم اینو میخریدم بعد میرفتم سینما فیلم میدیم و میخوردمش. بله قاچاقی وارد سالن سینما میکردمش

دیروز با همکار سابقم دوباره رفتم رستوران ایرانی این شهر قیمه‌نثار خوردم. امروزم می‌خوام قبل فرودگاه برم. نمی‌دونم لوبیاپلو بخورم یا کوبیده🤔

بچه‌ها خجالت کشیدم پاک کردم عکسو :))) مرسی از پیاما:*

دوستان با یه پسره مچ شده بودم و تو عکساش دیده بودم که بارتندر باید باشه اما خیلی سوال نپرسیده بودم، یه لاسک ریز اما سنگینی زده بودیم و قرار بود که امشب یا فردا همو ببینیم. امشب با چندتا مشتری رستوران قرار داشتم اند گس وات کی گارسون میزمون بود :))))))

امروز اومدم دانشگاه سابقم و همکارای سابق از دپارتمانای مختلف جوری تحویلم گرفتن که همکارم که از تورنتو اومده بهم گفت تو اینجا سوپراستاری، چرا کارتو در دانشگاه ول کردی؟ رسما دوست دارن.

امروز تا ظهر وقت داشتم، موهامو تو هتل رنگ کردم. الان فهمیدم رنگ اشتباهی خریدم و موهام پرکلاغی شده :))) این پدیده موی سفید برام جدیده و رنگ پنگ نمی‌شناسم، پولم ندارم برم سلمونی

من تا حالا نسپرسو نخورده بودم. این هتله اتاقاش دارن و امروز درست کردم، خوبه مزه‌ش‌. انتظار نداشتم!

این بوتی کال خیلی موقعیتای خنده‌داری پیش میاره، مخصوصا با این سیاها مخصوصا از نوع امریکایی‌ش. هارلم به‌عنوان تعریف یه‌چیزی بهم گفت که اشاره‌ به آهنگ سوپراستار آشر داشت. منم الکی اره اره ادامه ماچ. صب پاشو از اتاق گذاشت بیرون گوگل کردم آشر سوپراستار ببینم چی میگه و از تشبیهی که‌ کرده بلند بلند دارم می‌خندم

این شهر همه‌ش یاد شناور می‌ندازتم. مخصوصا که برای کار میام و معمولا دان‌تانه هتلم. همون هتلی که دیدمش. اون باری که رقصیدیم، اون رستورانه که فلان. دارم تلاش می‌کنم بهش زنگ نزنم، باید دید موفق میشم یا نه

لباس خریدن دوست دارم اما خب گزینه‌هام همیشه خیلی کم بوده. گاهی فکر می‌کنم اگه مثل لاغرا به این دنیای نامتنهای مدل‌هلی مختلف لباس دسترسی داشتم تیپم چجوری میشد؟

کریم آقای subway takes آقا مصطفیِ شاعر و رامی خان یوسفی

خاله‌م تو آشپزخونه خورده زمین، بردنش بیمارستان. این‌ زن خیلی زحمت منو کشیده و تو این روزای ناتوانیش هیچ‌کاری ازم براش برنمیاد. عزیزام دور از چشمم پیر و ناتوان شدن و نیستم که باری از دوششون بردارم.

مثلث کراشام: کریم، مصطفی، رامی