MarilynCraft

ترجمه جدید معین. می‌تونید رایگان دانلود کنید و البته راه برای حمایت از انتشار آزاد کتاب هم وجود داره.

رفیقام مشتریمن و دفترشون نزدیک مراکز چلوکبابی شهره. دیروز رفتم شیرینی‌هایی که آزاده درست کرده بود رو بردم براشون و کباب خوردم و در راه برگشت، از اینکه عینک آفتابی به چشممه، احساس خوشبختی کردم.

این ر هم برای آقای بندری نوشتم و امروز منتشر شد youtu.be/YQn6ARRAdJQ

معرفی کتابی درباره تمرین بحث کردن با اون سر طیف youtu.be/ZfDxQFCivDM

سه مارس ۲۰۲۵

جواب درست: آرایه ادبی واسع الشفتین که در آن لب‌ها به هم نمی‌خوره. liar.ui.ac.ir/article_2055...

وقتی می‌خونیش، لب‌هات به هم نمی‌خوره (فکر می‌کردم اسمش یادمه ولی یادم نیست)

مسابقه: چه آرایه‌ی ادبی‌ای در این شعر به کار رفته و اسم این آرایه چیه؟ هیچ شاگردی نشد استادکار، تا که شاگرد شکرریزی نشد

در حال حاضر فقط سفر به دوبی می‌تونه مشکلمو حل کنه.

به به همه خوشگلا اینجان. روحم شاد شد. ❤️

اگه ویدئوهای این کانال رو هم ندیدید که واقعا چرا؟ کارشون خیلی خوبه. youtu.be/LIhjSXO4jcI?...

من یه لیست از سوژه‌هایی دارم که می‌خوام تو کانالم درباره‌شون حرف برنم. ترجیحم اینه که منبع اصلی، یه کتاب یا متن مقاله سر راست باشه. اگه حس کردید سوژه‌ای هست که به نظرتون خوبه، خوشحال می‌شم بهم پیشنهاد بدید؛ یه چیزی که دوست دارید بگید ولی به هر دلیل امکانش براتون نیست. من به لیستم اضافه می‌کنم و می‌رم سراغش

معنی واقعی «تازه دوشنبه است کاپیتان» رو تا حالا نفهمیده بودم و الان فهمیدم.

این اتفاقی که برام افتاد و بسیار ازش آموختم، همزمان شد با شروع این کتابایی که شلاق روانه و جالب.

ورژن جدید آخوند و آخوندسان، با عبارت «حکمرانی» ارضا می‌شه.

رفیق برمک، نگران کمبود نون جو تو خونه تیمی‌های بلو اسکایه در حالی که کمبود جدی، وینستون عقابیه.

شربت نذری برای مهمانان جدید آسمان آبی.

من وقتی تو بلو اسکای فعالیت می‌کنم:

Wow. Bishop Mariann Edgar Budde fearlessly calls out Trump and Vance to their faces. This is heroic. (posting in 3 parts due to Bluesky's 1 minute limit)

تازگیا جالب چی خوندی قناری؟

حالا این «نفوذ غول‌های تکنولوژی در سیاست» هم درسته ولی یه دلیل اینکه اونا تو اون ردیف نشسته بودن این بود نفری یه میلیون دلار به اون برنامه، کمک مالی کرده بودن. در واقع بلیت اون صندلی‌ها رو خریده بودن.

کینگ نوواک. عجب بازی‌ای کرد.

ویدئوی این بار درباره گسلایتینگه. اگه جواب داد، قسمت بعدی درباره نوب سگ 🫵 گسلایتینگ: آیا کسی شما را کنترل می‌کند؟ youtu.be/iXJ8zJm9Xeo

چه روایتی. چه روایتی. youtu.be/JgKIUvM0Uzc?...

آدما یا دوست دارن مارک کارنی چهره‌شون رو نمایندگی کنه یا پولیو. تفاوت روشنه.

یه موقعیتیه که شما دیگه قرار نیست توش امتحان رانندگی بدی. من در آستانه سن نبوت، الان تجربه‌اش کردم. همسنای من ۲۲ سال پیش :))

با کریتوس و گل‌پسرش، خاکستر مادر خانواده رو به باد دادیم و گیم به پایان رسید. از امشب، قسمت بعدی.

بهترین اتفاقی که در دوشنبه می‌افته اینه که تموم می‌شه.

لباس و تجهیزات ورزش/تفریح بیرون، مشکلش اینه که وقتی داری می‌خریشون، تو یه مغازه گرم و محافظت‌شده‌ای. فکر می‌کنی خدایا چرا دارم اینا رو می‌خرم. ولی اون روزی که تو بدترین شرایط جوی دارن به دادت می‌رسن، می‌گی من اگه سه برابر اینم بود، باید می‌خریدم.

سه بار ضبط کردم و بالاخره درست شد.

الگوریتم معرفی یوتیوب خیلی جالبه. من پیش خودم مطمئنم که در چند روز آینده یه ویدئو رو حتما می‌بینم. منتها الان وقتش نیست. یوتیوب هم انگار می‌دونه کدوم ویدئوها این خصوصیت رو دارن. هر بار میارتش جلوی چشم و یادآوری می‌کنه که اگر وقتش شد ببین.

اون سری یارو جلوی جمع رید بهم سر تلفظ یه کلمه. منم نکردم همونجا سرچ کنم حداقل پیش خودم خیالم راحت بشه که دقیق و درست گفتم :)) طبعا ایرانی بود دیگه.

پاک کردن اپ اینستاگرام و توییتر از روی گوشی= ذهن آرام + بالا رفتن راندمان

طرف یکی از موفق‌ترین پروژه‌های زندگیشو به خاطر ترامپ آورد پایین و تعطیل کرد. ۹ سال با فکت‌چکرها همکاری کرده بود و حتی به لحاظ اقتصادی هم داشت از آگهی در فضای تمیز، سود بیشتری می‌برد.

همینجا انگار در مجموع از همه جا بهتره.

تو این چند سال، سمیر و کالین دو تا آدمی بودن که هزاران چیز ازشون یاد گرفتم و هر هفته با حرفاشون همراه بودم. زن سمیر حامله است و کل خونه و زندگیشون تو آتش‌سوزی از بین رفته.

روزی نیم‌ساعت استریم، خیلی حال می‌ده ولی آدمم باید در موقعیتی باشه که زندگیش بر اساس حال می‌ده جلو بره.

عجب روزی بود.

اون اشتباهی که گرایش‌های چپ می‌کنن، گرایش‌های راست هم دارن تکرار می‌کنن؛ تکیه به اصطلاحایی که به مرور تبدیل به برچسب می‌شه و در نهایت قدرت رو ازشون می‌گیره. دلیلش هم اینه که اون واژه‌ها الان دارن بخش زیادی از واقعیت رو توصیف می‌کنن ولی بعدا گمراه‌کننده می‌شن.

ایشونم خیلی درست و زن، زندگی، آزادیه. اینجا داره به درستی می‌رینه به انگیزشی زرد.

فصل اسکی به صورت جدی از امروز شروع شد. برف ترازی بارید. هوا به اندازه کافی سرد و مناسب سر خوردن بود. اگه ضبط نداشتم، فردا هم همین فرمون می‌رفتم کسب علم و تجربه. حیف.

ساعتو بخرم این هفته ایشالا.

داغ این هشتم هر سال تازه‌تر می‌شه.

یه چیز باارزشی رو ۲۵۰۰ دلار می‌خواستم بخرم ولی نشد :))

آنجا کسی نبود، غیر از من + خیال + تنهایی

این عکس که «فرید داره ازم می‌پرسه ضربان قلبم چنده که بهم بگه یه کیلومتر بعدی رو با چه سرعتی بدو ام» یکی از جالب‌ترین عکسای پارسالم بود.

چه تعطیلات خوبی بود. هر چند بنده به لحاظ فیزیکی هم تحمل تعطیلات برام سخته؛ روانی که بماند.