چرخه‌ی اومدن سرکار و از اضطراب سرکار اومدن کسشر خوردنم واقعا داره نابود می‌کنه وجودم‌و.

یه کم بیشتر به من توجه نشون بدین کمتر برم ایکس اونجا برای سلامت روانم اصلا خوب نیست.

دو هفته‌س کونمون پاره شده، اول غده ری‌را و جراحیش (الانم هنوزم اضطراب جواب پاتولوژیش) بعدم تنگی نفس خودم و بیمارستان رفتنم به آرش می‌گم چشممون زدن =)))))) باید به خودم و توله‌هام ازین چشم زخما آویزون کنم🧿

بنظرم اینایی که پشت فرمون موقع رانندگی زیاد بوق می‌زنن باید بستری بیمارستان روانی بشن، ببرای زیاد هم یه سری معیار دارم که باید بیشتر روش کار کنم تا منصفانه‌تر بشه.

وزنم داره خیلی آهسته اما نچندان پیوسته میاد پایین. من تا برگردم به تنظیمات قدیمم موهام سفید شده.

گفتم بهتون این بچه هم احتمالا پسر خودمون شد؟ اسمشم شد شاهو (shaaho) که با ئاکو (aako) موزون بشه و معنایی هم بهم بیان؟ فقط می‌مونه که ئاکو بعنوان داداش قبولش کنه.

یه مامانای خوشگلی برای پسرم اومدن خاستگاری می‌خوام بگم شرط بردن پسرم اینه که مادرشم باهاش ببرین😭

من هنوز معتقدم پیروز رو باید می‌دادن ما مامان گربه‌ها بزرگ می‌کردیم، ایح ایح ایح.

ئاکو و ری‌را از خر شیطون پایین نمیان که ما این پسر و به فرزندی بگیریم😭🧡🤍

من اگه گربه بودم همه‌ش بچه بدنیا میاوردم، البته اگه گربه بودم توقع داشتم یه آدم عاقلی عقیمم کنه که هی بچه بدنیا نیارم عمرم کم بشه و اذیت بشم ولی خب حالا که انسانم عمرا بچه بیارم، چیه بچه آدم؟

با این وضع شانس من، اگرم گربه بودم ازین گربه‌هایی می‌شدم که برای طلسم و جادو دست و پاشون‌و قطع می‌کردن و تو خیابون از عفونت می‌مردن.

🧡🍯

یه مامان پیدا شد برای این پسر انقدر اضطراب گرفتم از فکر اینکه نکنه اینم ببرش بعد برش گردونه و این بچه بیشتر از این اذیت شه دیر جوابش‌و دادم پشیمون شد. الان دوست دارم با کارد خودم‌و تیکه تیکه کنم چون اگه با کارد و فیزیکالی نکنم، اضطرابم به صورت منتالی اینکارو می‌کنه.

خیلی عجیبه تو این تعطیلات تمامی مردم تهران کونشون‌و کذاشتن زمین و موندن همینجا، پاشید برید مسافرت لعنتیا. چرا انقد ترافیکه؟

در ایکس‌و باز کردم آگهی این پسرو بذارم انقد حالم بد شد بستم اومدم بیرون. بسکه ایکس دامن می‌زنه به بیزار بودنم از انسان بودنم واقعا نمی‌تونم. یبار نشستم دودوتا چهارتا کردم گفتم که ما انسان‌هام حیوونیم، مثل میمونا ولی بعد دیدم خب من از حیوونا بجز میمونا خوشم میاد و رسما از میمونا(انواعشون)بدم میاد.

نر، ۸ ماهه، عقیم شده و واکسن خورده. (شناسنامه‌دار) به همراه جهیزیه کامل (شامل ظرف خاک، باکس جابه‌جایی، شانه، ناخن‌گیرو غیره) واگذاری به خانواده دارای سابقه نگه‌داری از گربه و قابل اعتماد، تهران و حومه.

نادرو دوباره برامون پس آوردن، بابایی که بردش مادر خودش سرطان خیلی پیشرفته معده معلوم شده داره که زده به کبدش اینا و جراحی کردن دیدن همه جای بدنشه و اینا کس و کار دیگه ندارن باید تنهایی از مامانش مراقبت کنه. بنظرم اینا همه نشونه‌س که من باید اسمش‌و تغییر بدم به “شاهو” و بشه پسر خودم.

جک دروسی بیا قفلای اینجا رو درست کن.

باید اعتراف کنم اگه همون سال که لیسانسم تمام شد کونم‌و هم آورده بودم و یه MBA شریف به رزومه‌م اضافه کرده بودم خیلی از زندگی جلوتر بودم. ولی خب امان از این کون بی‌قرار من که هم نمیاد.

بهتون نشون دادم فروغ بزرگ شده؟ قربون خودش و مامان باباش که انقد قشنگ ازش نگه‌داری می‌کنن من خیالم راحته.

کرمش به وجودم افتاده فردا بریم پیش دکتر تغذیه و رژیم‌و دوباره شروع کنیم با آرش. نمی‌دونم چی تو وجود خودم دیدم که فکر می‌کنم این سری دیگه می‌تونم رژیم‌و نگه‌دارم.

امسال من همه‌ش سرما خورده بودم. سیستم ایمنیم واقعا به چس بنده به گوز پیونده.

تصمیم گرفتم یه آلبوم از عکسای آرش وقتایی که وسط سریال و فیلم دیدن خوابش می‌بره درست کنم چون خیلی خلاقانه پوزیشن خوابیدناش‌و انتخاب می‌کنه کنه من نبینم حرص بخورم.

خوشبختانه صاحبکارام صبح اول وقت یکاری کردن که همون موقع به خودم بگم کاش بدنیا نیومده بودم و هیچی از این دنیا رو تجربه نکرده بودم و کار نرسید به ظهر یا عصر که این جمله رو بگم.

نمی‌دونم از بین ورزشای رزمی چی‌و شروع کنم که این حجم از عصبانیتم‌و بتونم آروم کنم.

من هرچی نگا می‌کنم مهر خیلی بهم خوش گذشته ولی خاک تو سرم که دوتا عکس نگرفتم حداقل بعدا خودم یادم بیاد.

معلم یوگا شدن واقعا لازمه‌ش بابای پولدار یا شوگر ددی داشتنه. درآمدشم که اونجوری.

من واقعا خسته شدم از رسیدگی به insecurity های دیگران و نی‌نی به لالاسون گذاشتن

کاش منم قوی بودم کونم‌و جمع می‌کردم و دوباره ادامه می‌دادم.

احساس می‌کنم حتی از پروفسور Snape هم لوزرترم.

برای تتوهام اسپانسر می‌خوام، اگه کلا برای نفس کشیدن و بودنم هم یه اسپانسر پیدا شه خیلی عالی می‌شه.

من باز اومدم دور همی خانوادگیمون و به گه خوردن افتادم.

یه چند نفر هستن دلم براشون تنگ شده ولی بنظر میاد اونا نه و خب به جهنم چون تو نباشی دوستاام هستن، نباشی دوستام هستن☝🏼

به سمت ورزش و تن درستی🤸🏻‍♀️

امروز که این دختر لهستانیه باهام لاس زد زیدم ناراحت شد و نمی‌تونم بفهمم چرا، مگه موقع انتخاب نگا نمی‌کنید ببینید کی‌و دارید دیت می‌کنید که بعد ناراحت می‌شید؟:))))

خیلی عجیبه این همه دهن خودمون‌و به عنوان انسان گاییدیم و داریم می‌گاییم که بتونیم از طبیعت جدا شیم و دیگه کونمون نذاره ولی همچنان همون میمون کوچولوهایی هستیم که بودیم.

یارو بدون هیچ اهم و اهومی و آشنای خاصی(جز اینکه صد سال پیش تو توییتر هم‌و فالو می‌کردیم) اومده دایرکت اینستام و زارپ پرسیده شما عقاید کمونیستی، چیریکای فدایی خلق اینا دارین؟ :)))))))) کسخلی چیزی هستین دوستان؟ باورم نمی‌شه:)))

ازتون خواهش می‌کنم توییتر کثافت‌ث ول کنید بیاید اینجا.

دختر عبدل آباد تو عروس بنده‌ای ای گل ناز شمشاد تو عروس بنده‌ای

این هفته مربیم ناراضی بود از انتر با یام عکس نگرفت ولی خب منکه همچنان توجه لازم دارم🙄

خودم احساس می‌کنم لاغر شدم ولی شواهد چیز دیگه‌ای نشون می‌ده، مهم شواهده و بنظرم باید احساسات‌و کنار گذاشت☝🏼

بدون دسترسی به گل مغربی پریود شدم ، دوست دارم مثل بمب خوشه‌ای منفجر شم خودم و اطرافیانم‌و به گا بدم آروم بگیگیرم.

میم مورد علاقه جدیدم.

من هرسری هرجا: اینجا دیگه آدمای کم و گزیده فالو می‌کنم🤡

کارمندای بدیخت workaholic واقعا ترحم برانگیزترین قشر شاغلینن. این‌و من خودم که یه کارمند بدبختم می‌گما.

بی احساس، دیدی گفتم ته این رابطه بن‌بسته؟ گفتم قلب سنگیت از هیچی نمی‌ترسه بی‌احساس

آرزوی پارسالم برآورده نشد و من امسال ۳۰ سالگی‌و دیدم. امیدوارم آرزوی امسالم برآورده بشه حداقل.

دیگه توییت کردن، فیو رو زدن فایده نداره نداره دیگه دایرکت دادن، فایده نداره نداره چرا منشن و ریپلای می‌کنی ای دل غافل دیگه کراش زدن و امید بریدن فایده نداره وقتی ای دل، به نود خوشگل می‌رسی خودت‌و نگه‌دار و خلاصه پاشید بیاید بلواسکای حوصله‌مون سررفت.

سیاهیای دورچشمت مثل شب‌های منه

ایلان ماسک قشنگ مصداق بارز “من پولدارم و شما کیرمم نمی‌تونید بخورین”ـه. این وسط خایه‌مالای کیریش فقط رقت انگیزن.