دیگه رفت تا هشتصد سال دیگه..

کدوم ابلهی میگه زمان لازمه؟! زمان برای چی لازمه؟! مگه کلید داره بزنی خاموش بشه؟! مگه بازیه؟! مگه کشکه؟! آدم فقط تسلیم شرایط میشه و احساساتش ته ‌نشین میشه؛ همین.

دلم میخواد همین الان زنگ بزنم بهت شاید باورت نشه نُه ماه گذشته اما برای من هنوز همون لحظه‌ی روزه و همون ساعت که تو رفتی..

چه باکلاس شده اینجا!

سلام..

‌او رفت و صبر رفت و تحمل تمام شد از هم گسست سلسله ی اختیار ما گفت از تو یاد میکنم اما وفا نکرد یادش به خیر یار فراموشکار ما.. مهدی اخوان ثالث

سرنوشت عشق گاهی سکوت است..

روشنفکران اخته‌‌ی سرزمین محبوب من شما را  پاسخی  نخواهد  بود کرکس سکوتی  احشا‌ شما را‌ خواهد درید شور بختی‌تان  جان شما را  خواهد جوید‌ و شما، شرمسار از خویش  خاموشی  خواهید  گزید‌... اوتو رنه کاستیلو

من با زمانه شاخ به شاخ شده‌ام در تصادمی مهلک. سایش، استهلاک قلب و روح فرا رسیده. ولادیمیر مایاکوفسکی

یه دوسپسرم نداریم سرش غر بزنیم بگه: تموم شد؟ بیا بغلم..

ساعت دو نصف شب ناخودآگاهم داره ترکی صحبت می‌کنه و من حتی یک کلمه هم متوجه نمیشم چی میگه؛ نمی‌فهمم چرا!

مشکل اینه فكر ميكنيد هميشه گزينه بهتری هم هست؛ براى همين قدر هيچكس و هيچى رو نميدونيد..

به کام دل نرسیدیم و جان به حلق رسید و گر به کام رسد همچنان رجایی هست سعدی

اینک موجِ سنگین‌گذرِ زمان است که در من می‌گذرد..

آن که برگشت و جفا کرد به هیچم بفروخت به همه عالمش از من نتوانند خرید سعدی ⁦

یکی می‌گفت مچ شدن تهوع آوره، اینکه فردی در زندگی مشترکش خیانت ببینه طرف و ببخشه و با هم بمونن، حال بهم زنه. اینا چجور موجوداتین نمی‌فهمم.

یه موجوداتی هم هستن که معتقدند گوز دو عالمند و کون آسمون سوراخ شده اینا اومدن رو زمین.

مگه میشه کسی از دیدن بارون وجودش لبریز احساس نشه، از شنیدن صدای ضرب قطراتش بر روی برگها و یا شیشه‌ی پنجره؟! بدترین توصیفی که درباره بارون و طبیعت شنیدم: یه چیزایی از اون بالا می‌ریزه یه چیزایی از زمین در میاد و زیبایی ندارم و قشنگ نیست و...

شاه به قاضی شارع : شرع براین موضوع چه حکمی دارد؟ قاضی شارع : شاه را چه خوش آید؟ شرعیات آنقدر فرعیات دارد که هرآنچه ما گوییم عوام قبول کنند... سربداران

شازده کوچولو پرسید: چرا آدما وقتی می‌فهمن دوستشون داری میرن؟ روباه گفت: خب بالاخره یه جایی باید معلوم بشه آدم نیستن دیگه.

شنیدم ایلان ماسک میخواد بلاک و از توییتر حذف کنه :))

در ضمن ریدم به پس کله هرچی دوزاری اویزون قرمساقه.

شما فکر نکن که قرمساق جنسیت خاصی داره زن قرمساق هم داریم.

یه موجوداتی هم هستن برای بالا بردن خودشون توی یک جمع، شروع میکنن به کوبیدن یه نفر. بابا تو میخوای با یکی اوکی بشی چرا بقیه رو میزنی که به چشم بیای؟!

از اون که عاشقتون بود و شبها بدون شنیدن صداتون خوابش نمیبرد، چه خبر؟

۱\فحش یکی از اصول تعادل آدمیزاد است. اگر فحش نباشد، بله، آدم دق میکند. هر زبانی که فحش مند است، دق دل مردمش بیشتر است. از تعداد فحش و نوع فحش هر زبانی میشود از اوضاع مردمی که تو یک ناحیه هستند سر در آورد. رابطه‌ی بینشان را کشف کرد. زبان فارسی اگر هیچ نداشته باشد، فحش آبدار زیاد دارد..

گنگ قرمساقهای عالمم اینجا کشورداری میکنن.

این جمله: هر چیزی تورو نکشه قویترت می‌کنه، هم سسشری بیش نیست. گوینده اش قرمساق بوده.

همسایه قرمساق هم رو مخه.

شما دندانپزشک با وجدان دیدی؟ خیلی کم‌اند. اکثرشون بنده پول‌اند و قرمساق.

فراموشی؟! مگر "جان" فراموشِ تن میشود؟!

من مانده‌ام مهجور از او بیچاره و رنجور از او گویی که نیشی دور از او در استخوانم می‌رود سعدی

مثلِ این است که می‌جنبد یأس بر سکونی که در این ویران‌جاست مثلِ این است که می‌خواند مرگ در سکوتی که به غم‌خانه مراست.. شاملو

ما خار به چشمان یه عده قرمساقیم.. میم بده

پست ترین انسان کسی است که خوب بودن کسی را بر حسب زرنگی خود بگذارد! جبران خلیل جبران

مولانا هم شیطون بوده ها، میگه: عریان کُنَدَم هر صبح دمی گوید که بیا، من جامه کَنَم در خانه جهد مهلت ندهد او بس نَکَنَد پس من چه کَن‍َم

فراموش شدیم..

چه آتئیستهایی که تو محرم مشکی پوش اقاشون بودن!

ولی ما خانما شما آقایون و فقط برای حل مسایل بحرانی خاورمیانه میخواییم نه چیز دیگه..

مستیم درد من و دیگه دوا نمیکنه و این صوبتا..

لذت پرت کردن فندک بعد روشن کردن سیگار روی میز>>>>>>>

تا همین اواخر وانمود کردن رو حداقل تا ۲۴ ساعت طاقت میاوردم اما الان رسیده به نصف روز..

قرار بود امشب کتاب "پیکر فرهاد" معروفی و شروع کنم ولی خب مست کردم؛ فقط بخاطر مواجه شدن با معنی واژه‌ی "گسستن".. : )

دارم سریال sharp objects و میبینم و باید بگم خیلی خوبه.

گسستن= قطع کردن. بریدن. جدا کردن. منقطع گشتن. پاره شدن. شکسته شدن. رها شدن. از هم جدا شدن و از هم جدا کردن. جداشدن. منقطع گشتن . قطع شدن . مجازاً از میان رفتن. نابود شدن. واماندن. ویران شدن. درهم ریختن. متلاشی شدن. نابود شدن. از هم جدا شدن..

آدمهایی که باعث ناراحتی و رنج شما میشوند، قربانی زخمها و رنج‌های درونی خویشند.

به مرحله‌ای رسیدم که تو خونه با صدای بلند با خودم حرف میزنم. امروز به خودم اومدم دیدم دم در یخچال دارم با خودم بگو مگو میکنم.

..Flow dark and troubled to an oily sea A grim intimation of what is to be There's an unceasing wind that blows through this night And there's dust in my eyes, that blinds my sight And silence that speaks so much louder than words Of promises broken.. Sorrow | Pink Floyd

سلامتی🥃